جمعه، مرداد ۲۸

تئوری در جامعه‌شناسی و شطرنج


آلن بیرو در فرهنگ علوم اجتماعی اش ذیل واژه ی تئوری می نویسد:"مجموع بینش های سازمان یافته ومنتظم درمورد موضوعی
مشخص را نظریه می خوانند". رفیع پور همین مضمون را به طریق دیگری بیان کرده است؛ او می نویسد:علم در پی گفتارهایی درباره ی واقعیت هاست و جریانی را که به دستیابی به این گونه گفتارها منتهی می گردد،"جریان شناخت" و بررسی هایی را که درباره ی جریان های شناخت در زمینه های گوناگون و تخصصی علمی انجام می گیرند،تئوری های شناخت می نامند.این تئوری های شناخت در پی بررسی طرق دستیابی به محتوای شناخت،انگیزه ها،هدف ها،زمینه ها و ضوابط حقیقت جویی هر نوع شناختن هستند. (رفیع پور،1381،ص 35)
در کل می توان گفت تئوری مجموعه ای از مفاهیم ایست که به نحوی منطقی تنظیم شده و رابطه ی احتمالی میان دو پدیده یا بیشتر را بیان می کند.به بیان دیگر تئوری به تبیین روابط نسبتا پایدار میان واقعیت های عینی می پردازد و هدفش روابط بین پدیده هاست. (ادیبی،1383، ص 30)
اهمیت تئوری در جامعه شناسی به اندازه ایست که به جرات می توانم بگویم که بدون تئوری هر نوع مطالعه ی جامعه شناختی قابل استنادی غیرممکن است.پژوهشگری که بدون در اختیار داشتن تئوری خاصی شروع به تحقیق درمورد خاصی می کند در واقع کارش به آنجا ختم می شود که انبوهی از اطلاعات مختلف را در مورد موضوع مورد مطالعه اش جمع می کند بدون اینکه بتواند استفاده ای از آنها بکند.این اطلاعات تنها درقالب یک تئوری منسجم هست که می تواند قابل استفاده بوده و نتایجی را از آن استخراج کرد.
هر محقق قبل از اینکه عملا به تحقیق بپردازد،باید خود را مجهز به نظریه ای خاص کرده سپس براساس دستآوردهای تجربی،درستی یا نادرستی آن تئوری را مشخص نموده و به بررسی ابعاد گوناگون موضوع مورد مطالعه ی خود بپردازد.مطالعات تجربی بدون تئوری امکان پذیر نیست.در واقع تئوری در حکم راهنمایی خواهد بود که نحوه ی طرح مساله و تحقیق را برای محقق مشخص می نماید. (ادیبی،1383،ص 29)
برای نشان دادن اهمیت تئوری بهتر است گریزی به شطرنج بزنیم زیرا که شطرنج هم به قول گری کاسپارف هم علم است هم هنر و هم ورزش.البته درشطرنج تئوری سازی به مانند آنچه که در جامعه شناسی اتفاق می افتد، نیست.امروزه جامعه شناسان بر سر یک روش معقول به نام "منطق تحقیق نوین" به توافق رسیده اند(رفیع پور،1382،ص9) که براساس آن درهر تحقیق ازهر دو روش قیاسی و استقرایی استفاده می شود.اما در شطرنج تنها از روش استقرایی استفاده می شود.تئوری شطرنج برمبنای تمام بازی های انجام شده توسط بزرگان شطرنج از قرن 16 به بعد قرار دارد و روز به روز تکامل می یابد.در شطرنج پیشرفته ی امروزی تئوری ها آنچنان گسترش یافته اند که تقریبا تمام مراحل بازی شطرنج را تحت الشعاع خود قرار داده اند تا به آنجا که گری کاسپاروف اظهار می دارد که:"دستیابی به مراحل بالای جهانی در شطرنج بدون استفاده از تئوری شاید در نظر ممکن باشد منتها در عمل مانند بالا رفتن از کوه اورست با کفش های پارچه ایست". امروزه دیگر کسی نمی تواند اهمیت تئوری را در شطرنج نادیده بگیرد.این امر تا به آنجا اهمیت دارد که در بازی اساتید حتی دراوایل بازی اگر شطرنج بازی از تئوری تخطی کند(به شرطی که آن شطرنج باز فیشر نباشد!!) شاید تا آخر بازی فرصت جبران این اشتباهش را پیدا نکند.
همان طور که تئوری در شطرنج به مانند کانال هایی عمل می کند که کار شطرنج باز را آسان می کند تئوری در جامعه شناسی هم قالبی را فراهم می آورد تا پژوهشگر بتواند افکارو اطلاعاتش را در آن تنظیم و بسامان کند.
اما هر کار نظری را نمی توان تئوری نامید.اگر تئوری را "مجموعه ای از گفتارهایی که بر مبنای قواعد منطق با یکدیگر در ارتباط و مبین بخشی از واقعیت باشند" تعریف کنیم ؛ آن وقت تئوری ها باید از شرایط زیر برخوردار باشند:
- گفتارهای یک تئوری باید دارای چهار شرط باشند.این شروط عبارتند از: ازنظر زمان و مکان نامحدود ،دارای تعداد مفعول های نامحدود، به صورت جملات اگر ...پس، و ازنظر تجربی قابل بررسی و باارزش باشند.
- گفتارهای یک تئوری باید دقیقا آگزیوماتیزه باشند.
- متغیرهای موجود در هر قانون می بایست دقیقا تعرقف شده باشد.
- بین متغیرهای مستقل و وابسته باید رابطه ی مستقیم و نزدیکی وجود داشته باشد.
- یک تئوری باید گویا بوده و قدرت تبیین زیاد داشته باشد.
- تئوری ها باید حتی الامکان در وضعیت های متفاوت و یا در برخورد با تئوری های رقیب سخت مورد آزمایش قرار گرفته و طی آن قابلیت خود را نشان داده باشند.
- تئوری هایی که راحت قابل آزمایش هستند از ارزش بیشتری برخوردارند. (رفیع پور،1383،ص132-129)
در اینجا قبل از پرداختن به محدودیت های تئوری بد نیست نگاهی به تئوری دانش نوین بیندازیم.
تئوری دانش نوین از برخورد و تلفیق تجربه گرایی نوین و رشته های فلسفی تحلیلی بوجود آمده و درآن شناخت با تجربه و ادراک جزئیات شروع نمی شود بلکه با تئوری ها و فرضیه ها و مسایل منتج شده از آنها شروع می شود؛ به این معنا که ما ابتدا از روش قیاسی استفاده می کنیم،(درواقع ما مجبور به این کار هستیم زیرا در روش استقرایی از جز به کل حرکت کردن است و این به آن معنی ست که ما می خواهیم با اثبات صحت تعداد زیادی گفتار های محدود که همگی یک رابطه ی علت و معلولی را در شرایط زمانی و مکانی گوناگون بررسی می کند،صحت یک گفتار نامحدود را اثبات کنیم)و بعد روش استقرایی را برای آزمایش گفتار قیاسی مان به کار می بریم. کارل پوپر بر این اعتقاد است که ما با ضوابطی - که در بالا اشاره شد- تئوریی را می سازیم و بعد در بوته ی آزمایش می گذاریم.تا هنگامی که یک تئوری ابطال نشده باشد ما موقتا آن را می پذیریم و هر گاه توانستیم آن را باطل کنیم دیگر فرضیه هایمان را برآن قرار نمی دهیم.با توجه به اینکه در طول تاریخ علم،تئوری های زیادی وجود داشته اند که دردوران خودشان برای دانشمندان اثبات شده فرض می شدند ولی گذشت زمان بر اشتباه و ناقص بودن آن گواهی داده است،بهتر است که فعلا روش پوپر را بپذیریم و تحقیقات مان را بر پایه ی آن استوار کنیم و بدانیم که هیچ تئوریی ثابت شدنی نیست و تنها ما می توانیم در صدد رد آن براییم.
هیچ کار انسانی دراین جهان بدون نقص نیست.محدودیت همیشه در کارهای انسانی وجود داشته است و پیامد های ناخواسته مانند همزاد اعمالمان به همراه اهداف تعیین شده ای که مد نظر داشته ایم با ما بوده اند.بر همین مبنا تئوری با وجود لزومش درجامعه شناسی و حتی شطرنج محدودیت های را ایجاد کرده است.در جامعه شناسی مکتب کنش متقابل نمادین به کل تئوری را در تحقیقات شان نادیده می گیرند.هربرت بلومر معتقد است که جامعه شناس باید بدون ذهن از پیش ساخته با واقعیات تجربی روبه رو شود و آن را به گونه ای که هست ،بشناسد.به نظر برخی تنوری موجب می شود که پژوهشگر نتواند آزادانه فکر کند و درطی تحقیق در پی گردآوری اطلاعاتی باشد که برای اثبات تئوریی که در نظر دارد لازم است؛ درحالی که باید محقق بدون پیش ذهنیت وارد تحقیق شود و آنچه را درعینیت هست بشناسد.در بازی شطرنج نیز بزرگان بسیاری در ذم تئوری سخن ها گفته اند.مثلا کاپابلانکا مرد اول تاریخ شطرنج می گوید:"بیایید به جای نبرد تاکتیک ها شطرنج را به نبرد اندیشه بدل کنیم" و یا بازی های بابی فیشر دراستفاده نکردن از تئوری ها خود نشانه های عدم قبول تئوری ها درمیان بعضی از شطرنج بازان است.آنها معتقدند که تئوری ها قدرت مانورها ی فکری و خلاقیت های شطرنج باز را از او می گیرد و به نوعی نوآوری شطرنج باز رادر قالب های مشخصی محدود می کند.
اما وجود محدودیت ها در تئوری نباید به معنای کنار گذاشتن آن باشد بلکه باید با پیشرفت هایی که در روش های تحقیق حاصل می شود آن محدودیت ها برطرف کرد و تئوری های نسبتا بهتری بسازیم. بازهم یادآور می شوم که فعالیت های انسان به دلیل انسانی بودنش همواره ناقص است. کارهای مطلق و بدون نقص تنها در دایره ی اعتقادات دینی و ماورایی معنا می دهد .
در شطرنج هم می توان گفت که با وجود محدودیت های که تئوری ها دارند تئوری بمثابه ی چراغی ست که شطرنج باز را در انتخاب هزاران واریانت ممکن کمک می کند .
اگرمحدودیت های تئوری ها را هم در نظر بگیریم - خارج اینکه تئوری ها واقعا برای تحقیق ضرورت انکار ناپذیری دارند و بدون آنها کار تحقیقی زیاد جدی نیست- استفاده هایی را که تئوری به ما می رساند با مقایسه با محدودیت های آن قابل مقایسه نیست و ما در هر صورت از آن منتفع شده ایم.

منابع:
1)بیرو،آلن- فرهنگ علوم اجتماعی – ترجمه ی دکتر باقر ساروخانی – انتشارات کیهان- 1380
2)رفیع پور، فرامرز- کند و کاوها و پنداشته ها – شرکت سهامی انتشار -1381
3)ادیبی، حسین و عبدالمعبود انصاری – نظریه های جامعه شناسی – نشر دانژه – 1383
4)رفیع پور، فرامرز- تکنیک های خاص تحقیق در علوم اجتماعی – شرکت سهامی انتشار-1382
ازآقای کاروان مومن پور(قهرمان قهرمانان شطرنج دانشجویی کشور) به خاطر دراختیار گذاشتن اطلاعات شطرنجی شان کمال تشکر را دارم .