سه‌شنبه، آذر ۷

What is Ethnography (1(?

ترجمه از امیر صادقی
مردم‌نگاری* چیست؟
(قسمت اول(
مردم‌نگاری شامل دو چیز است: (1) روش تحقیق بنیادیِ انسان‌شناسیِ فرهنگی و (2) متن نوشتاری ارائه شده جهت گزارش نتایج تحقیقِ مردم‌نگاری.
مردم‌نگاری به عنوان روش درصدد پاسخ‌گویی به سؤال‌های انسان‌شناسانه‌ی اساسی در باره‌ی راه‌های حیات زندگی آدمی است. به طور کلی سؤال‌های مردم‌نگارانه در ارتباط با پیوند بین فرهنگ و رفتار و/ یا چگونگی توسعه‌ی فرآگرد فرهنگی در سرتاسر زمان است. پایگاه داده‌ها برای مردم‌نگاری‌ها معمولن توصیفِ گسترده‌ای از جزئیاتِ زندگی اجتماعی یا پدیده‌ی فرهنگی در تعداد کمی از موارد است.

مردم نگاران (که گاهی اوقات میدانی‌کاران نامیده می‌شدند) به منظور جواب سؤال‌های تحقیق‌شان و گردآوری مواد تحقیق، در میان مردم زندگی می‌کنند، آنها مطالعه می‌کنند، ‌یا حداقل مقدار قابل ملاحظه‌ای از زمان را با آنها صرف می‌نمایند. در حالی که چنین چیزی وجود دارد، قوم نگاران درگیر «مشاهده‌ی مشارکتی» می‌شوند،‌ بدان معنی که آنها هر قدر که ممکن است بیشتر در زندگی روزانه‌ی محلی شرکت نمایند (همه چیز از مراسم‌های مهم و مناسک تا چیزهای معمولی مانند تولید و مصرف غذا)، همچنین آنها در حالی که هر چیزی را به دقت مشاهده ‌می‌کنند، می توانند در باره‌ی آن مشارکت نمایند. به همین خاطر،‌ مردم‌‌نگاران درصدد دست‌یابی به آنچه که دیدگاه «اِمیک»،‌ یا «نکات درونی نگرش» نامیده می شود، بدون آن که چارچوب ادراکی خودشان را تحمیل کنند، هستند. دیدگاه جهانیِ امیک یک بخش بی‌مانند و بحرانی علم انسان‌شناسی است که ‌ می‌تواند کاملن از «اتیک»، یا دیدگاه خارجیِ زندگی محلی، متفاوت باشد. مردم‌نگاران به وسیله‌ی روش مشاهده‌ی مشارکتی، به ثبت یادداشت‌های میدانی مفصل، اجرای مصاحبه‌های مبنی بر سؤالات باز، و گردآوری مدارک محل که در مقام داده قابل دسترسی باشد، اقدام می‌نمایند.
مردم‌نگاری به عنوان محصول و روش پژوهش کیفی،‌ از طریق سه راه دیگرِ تحقیق و تألیف، می‌تواند فرق گذاشته شود: تحقیق کمّی، تحقیق سیاست عمومی، و روزنامه‌نگاری. انواع سؤالات راهنما که از طریق این نوع تحقیق بیان شده‌اند، از آنهایی که مردم‌نگارانه نامیده می‌شود تفاوت مهمّی دارند. برای این که این تفاوت‌ها می‌تواند دانشجویان را سردرگم کرده، باعث شود زمان با ارزش‌شان را در میدان (Field) باز روی چیزی که مردم‌‌نگاری نیست صرف کنند، آنها در اینجا به طور مختصر شرح داده شده‌اند.

· تحقیق کمّی معمولن درصد‌ها را به دست می‌آورد (از کسانی که اعتقاد به قضیه‌ای معیّن دارند یا یک چیز مسلّم را انجام می‌دهند) یا در غیر این صورت نمونه‌های یک پدیده را محاسبه می‌کند، و از آنجایی که چنین چیزی توصیفی نیست با تعداد موارد بیشتری نسبت به آنچه که مردم‌نگاری محض انجام می‌دهد، برخورد می‌کند. یکی از روش‌های عمده‌ی آن، پرسش‌نامه یا پیمایش‌های توزیع شده است.

مثال: در غرب آفریقا کدام روش‌های کنترل موالید بیشتر به کار رفته است، و چطور نرخ موالید تحت تأثیر یک دوره‌ی پنج ساله است؟

· تحقیق سیاست عمومی، که ممکن است به صورت کیفی یا کمی یا هر دو انجام شده باشد،به طور کلی تنظیم شده است از جهت فراهم نمودن اطلاعاتی که به سیاست‌گزاران کمک می‌کند چگونه یک پدیده‌ی معین بر حسب پی‌آمدهای اجتماعی بهتر یا بدتر درک شود.

مثال: زنان آفریقای جنوبی چه انواع دسترسی از کنترل موالید دارند،‌ و آیا این از نقطه نظر بهداشت همگانی،‌ مذهبی و فرهنگی مناسب است؟ آیا حکومت باید چیزی را در اثر این وضعیت انجام دهد و در این صورت چه و چطور؟

· روزنامه‌نگاری سعی می‌کند اطلاعات اخبار خارجی عینی (نه تفسیری) را به روشی سریع و به موقع و اغلب در یک ضرب‌العجل فراهم نماید. روزنامه‌نگاران برای انواع خوانندگان می‌نویسند که در روزنامه، مجله، یا نشریه‌های دیگر، که آنها را استخدام می‌کند، جهت تحقیق تلاش می‌نمایند. طرح سؤال‌های عمومی مربوط به فرهنگ، نسبت به طرح چنین سؤالاتی در مردم‌نگاری، معمولن مهم در نظر گرفته نمی‌شوند.

مثال: چه مطالبی در باره‌ی خانواده‌ی فعلی آفریقای غربی جالب هستند که برای گروه‌های خاصی برنامه‌ریزی می‌کنند و این گروه‌ها احتمالن می‌بایست داستان مرا بخوانند؟

خواندن گزارش‌های مردم‌نگارانه می‌تواند به ما کمک کند تا با این نوع نتیجه و روش تحقیق که مردم‌نگاری است بیشتر آشنا شویم، و نیز به ما می‌آموزد که چطور می‌توانیم به مسئله یا سؤال معینی به صورت مردم‌نگارانه نزدیک شویم. خواندن همراه با طرح کلّیِ تکنیک‌ها و مفاهیم مربوط که در این موضع فکری شرح داده شده،‌ سودمند است، برای این که می‌تواند به ما کمک کند در شناختن این که چگونه محققان دیگر، با ابعاد مشترک تحقیق و مقاله‌ی کار کرده‌اند. در حالی که حجم بی‌شماری از [آثار] مردم‌نگارانه منتشر شده‌اند، آنچه که در زیر می‌آید می‌تواند به عنوان منابع قابل دسترسی برای خوانندگانی که زمینه ی کمی در انسان‌شناسی دارند، توصیه شود:

· هاماباتا،‌ ماتئوس ماسایوکی
کیمونوی تاجدار: قدرت و عشق در کار خانواده‌ی ژاپنی (1990)
Ithaca, NY: Cornell University Press.
· باسو، ه. کیث
تصاویر «سفید پوست»: نقش زبانی و سمبل‌های فرهنگی در میان آپاچی غربی (1979)
New York: Cambridge University Press.
· تورنی، باری
نقش جنسیتی: دخترها و پسرها در مدرسه (1944)
New Brunswick Rutgers University Press.
ستک،‌ ب. کارول
همه‌ی خویشاوندان‌مان: استراتژی‌هایی برای بقا در یک اجتماع سیاه (1974)
NY: Harper & Row.

در زیر مثال‌های بیشتری از مردم‌نگاری‌های منتشر شده وجود دارد:

* «بیرون از باغ عدن: نمایش اخلاقی در زندگی یک اینوویت سه ساله» به وسیله‌ی جان ل. بریگز نگرشی امیکی از تجربیات بچگانه‌ی اینوویت فراهم می‌کند.

*« از چین تا کانادا ـ تجربه‌ی مهاجرتِ یک گروه پناهنده‌ی چینی در تورنتو» به وسیله‌ی گوان تیان فراگردهای فرهنگی‌ی را شرح می دهد که مهاجرت را از یک دیدگاه درونی هدایت می‌نماید.

* انسان‌شناس آمریکایی مجله‌ای است که انواع مقالات انسان‌شناختی را منتشر می‌کند و بسیاری از آنها که به صورت مردم‌‌نگاری هستند. اگر چه مقالات کامل در اینجا در دسترس نیست، منتها می‌توانید به تعداد زیادی خلاصه که تحقیق مردم‌نگارانه را شرح بدهند دسترسی پیدا کنید. مخصوصن خلاصه‌های مربوط به موضوع را که شامل خلاصه‌های زیر در جلد 25، ‌شماره‌ی 4 ‌(نوامبر، 1998)‌ می‌شود :
ـ «دوست داشتن قلبیِ یک ماشین: هیسپانو / فرهنگ چیکانو در نیو‌مکزیکوی شمالی» به وسیله‌ی برندا برایت
ـ «تمایلات جهانی و ... :‌ یعنی انتقال جنسیتی و تمایلات جنس مشابه در میان در فیلیپین جنوبی»‌ به وسیله‌ی مارک جانسون

* واژه‌ی قوم‌نگاری برای این کلمه مناسب‌تر است اما چون عموم مردم با لغت مردم‌نگاری مأنوس‌تر هستند،‌ مردم‌نگاری را انتخاب کردم.

منبع اصلی: http://www.sas.upenn.edu/anthro/CPIA/METHODS/Ethnography.html